2011/09/16

آرزو دارم

آقا من رفاه آنچنانی نمی خوام. دانشگاه درست حسابی هم بخوره تو سرم! مسئله ی کار و مسکن و ازدواج هم سرم رو بخوره! اهل عیاشی هم نیستم که بخوام پارتی برم و دنبال روابط فلان باشم!
ولی جوونم، بابا جان شادی می خوام! اون وضع سینمامونه که اگه فیلمش هم خوب باشه، حتماً موضوعش چیزیه که حالت گرفته میشه بعدش! اونم وضع پارکمونه که به هزار دلیلِ بی دلیل، گشتِ فلان بهت گیر میده! ولش کن اصن اینا رو، تلویزیون! آقا 8 تا کانال داریم دیگه، هیچکدومش قابل نگاه کردن نیس، ماهواره هم که بذاری میان فلانش(ت) میکنن! اینترنت هم که نگم بهتره
تنها راهی که برات میمونه اینه که بری معتاد شی دیگه! دروغ میگم ، بگو دروغ میگی
از خواسته هام از این حکومت همینقدر بگم که دلم می خواد- بدون ترس از اینکه سر از اوین و هزار ناکجا آباد دربیارم- توی یک شادی ساده مثل پرواز فانوس آرزوها شرکت کنم!
پ.ن: دیروز این برنامه توی بام تهران بود و من از ترس بگیر بگیر نرفتم، فانوسم رو از پنجره ی اتاقم فرستادم

مرتبط 

No comments:

Post a Comment